افزایش بی وقفه سرمایهگذاران منفعل، خطرات شاخص یک بورس قوی را به ما گوشزد میکند.
به گزارش برات نیوز، در شرایط عادی، یک بازار اوراق بهادار و بورس در هر جای دنیای که باشد چیزی شبیه به باشگاه 100 تاییهای NBA است.
می پرسید چرا؟ هر کسی حق ندارد عضو این باشگاه شود. برای ورود به این عرصه سخت گیری زیادی میشود.
تعدادشان محدود است و خیلیها آرزو دارند روزی عضوی از آنها باشند.
اما خطرات شاخص یک بورس قوی چیست؟ اصولا مگر یک بورس قوی خطر هم دارد؟
خطرات شاخص یک بورس قوی
به نظر میرسد هر کشوری علاقه مند به ایجاد یک بورس فعال است تا یک بورس قوی!
این دو اصطلاح با هم بسیار تفاوت دارند. فعال بودن بورس با قوت گرفتن شاخص آن نزد اهالی فن دو مقوله مختلف هستند.
سرمایهگذاران از شرکتهای برجسته و قدرتمند وارد بورسی میشوند که کسی به فعال بودنش فکر نمیکند بلکه همه به صورت مقطعی از قوت گرفتن شاخص آن لذت میبرند.
به بزرگان بورس نگاه کنید: S&P500 آمریکا اکنون کجاست؟ اگر از منابع انسانی این سازمان بپرسید کمی از اهداف و منشور سازمانی خود سخن بگوید نکنید که حرفی برای گفتن ندارد.
آنها آنقدر بزرگ و با نفوذ شده اند که اصولا دیگر ریشه و ذات سازمانی خود را هم فراموش کردهاند.

داکس آلمان، FTSE 100 انگلیس و دهها مقال دیگر از این دست همین حقیقت را بازگو میکند:
سرمایهگذاران منفعل برای بورس خطر دارند!
مدتها است که متاسفانه روش مهم و شاید اصلی سنجش بازار بورس به صورت عمومی، محک زدن تعداد همین سرمایهگذاران است.
شاخص بورس قوی زمانی به کار یک بازار میآید که باعث فعالیت و رونق آن شود اما این قوی بودن وقتی تنها به سود عده ای اقلیت از بازار باشد، دیگر چه سودی دارد؟
در واقع از این شرکتهای بزرگ به عنوان نماینده و سنگ محکی برای اقتصاد گسترده یک کشور استفاده میکنند.
برای عموم سرمایه گذاران، این حقیقت جا افتاده که آنها اغلب به عنوان حاملهای استاندارد حاکمیت شرکتی دیده شده و تعریف مهم دیگری ندارند.
به لطف افزایش بی وقفه سرمایه گذاری منفعل این حقیقت تلخ در بازار جا باز کرده که اتفاقا نه این سرماه گذاران قوی هستند نه شاخص بورسی که با کمک مقطعی آنها جان گرفته است و خطرات شاخص یک بورس قوی را افزایش میدهد.

12 تن دلار در سطح جهان
در سطح جهان بیش از 12 تن دلار در صندوق های سرمایه گذاری جا نمایی شده است.
تریلیونها دلار دیگر نیز در برابر شاخصهای اصلی محک زده می شوند ، این بدان معناست که پذیرش در یکی از این معیارهای خاص بورس هرگز سودآورتر نبوده است. یکی از نمونه های برجسته ورود قریب الوقوع تسلا به S&P 500 است.
ارزش سرمایه گذاران این شرکت الکترونیکی و نوآور در این هفته افزایش پیدا کرد و به بیش از 500 میلیارد دلار رسید.
آیا چنین فرایند افزایشی واقعا معنادار است؟ آیا میشود چنین وضعیتی را فقط به خاطر اتحاد تسلا و S&P یک شاخص بورس قوی توصیف کرد؟
در همین هفته ثروت خالص مالک تسلا، ایلان ماسک همراه با سهام به بیش از 100 میلیارد دلار افزایش یافته است.
هیچکس از رفتارهای نادرست شرکتهایی که اینگونه بزرگ و با نفوذ میشوند، در امان نیست. خطرات شاخص یک بورس قوی همیشه در کمین سهامداران است.
Deutsche Börse آلمان مثال مهمی از این دست است، دولت آلمان بارها عملکرد این مجموعه را بررسی کرده است.
آنها در همین هفته از 30 واحد به سمت 40 حرکت کردهاند و این پیشروی فقط به خاطر سرمایه گذاری انفعالی و بی هدف آنها بوده نه به خاطر رونق واقعی در این سازمان.
کارشناسان بورس آلمان بر این باورند که برای سرمایه گذاریهای ناگهانی در بورس باید مقررات دقیقتری در نظر گرفته شود.
با این وجود خطر سلطه شرکتهای خاص یا یک بخش خاص بر شاخص کل نیز در سایر نقاط جهان یک چالش بورسی است.