وضعیت اقتصادی کشور با وجود بحرانهای لحظه ای، همواره بدون پیش بینی بوده و هیچ نسبت موزونی بین متغیرهای اقتصادی تأثیرگذار وجود ندارد. اما از ابتدای امسال بورس ایران پر بازده ترین بورس دنیا شناخته شده و از تمامی بورسهای جهان پیشی گرفته است که جای بسی تأمل دارد. این شتاب بی رویه بورس به نوعی زنگ خطر است.
دولت با حمایتهای ویژه خود از بازار سرمایه در ابتدای امسال، سعی در جلب اطمینان مردم به سمت این بازار داشت و در این حوزه بسیار خوب عمل کرد. هجوم نقدینگی به سمت بازار سرمایه و نبود بازارهای موازی با آن از جمله : ارز، سکه، خودرو، مسکن و غیره باعث جذب فراوان نقدینگی به سمت بورس شد.
این در حالی است که نمی توان تأثیر تبلیغات گسترده و حمایتی دولت از بازار سرمایه را نادیده گرفت.
از سوی دیگر در شتاب بی رویه بورس که هر روز بر طرفداران و رونق آن نیز افزوده می شود اشکالات و زنگ خطرهایی وجود دارد.
اول از همه باید گفت که در بین قیمت سهام شرکتها و ارزش ذاتی آنها تناسب معقولی برقرار نیست. اینکه اغلب شرکتها بیشتر از ارزش ذاتی خود معامله شدند کاملا واضح و مبرهن است و در طرف دیگر با مشاهده اصلاح قیمتها در می یابیم که بازده برخی از شرکتها منفی شده است.
می توان گفت این عدم توازن بین متغیرها، تهدید بزرگی بر بازارسرمایه است زیرا با سایر بازارها، بازدهی وجوه مناسب و معقول را نخواهد داشت.
خطری که در آینده بورس را تهدید میکند خروج نقدینگی از بورس و هجوم به سمت دیگر بازارهاست که موجب تورم وحشتناک خواهد شد.
عطش خرید سهام در بورس باعث خلق نقدینگی بدون پشتوانه و بدون پایه و اساس و براساس انتظارات تورمی است که قطعا به سایر بازارها آسیب خواهد رساند.
با توجه به اینکه طی سه ماه گذشته بازارهای موازی از بازار سرمایه تاثیرات تورمی پذیرفتند بنابراین می توان گفت از لحاظ اقتصادی و ریاضی، تورم ایجاد شده در بازار سرمایه قابلیت انتقال به سایر بازارها را دارد.
با رسیدن شاخص به نقطه پیک و گذر از آن، سرعت خروج نقدینگی از بورس و اصلاح قیمتها بیشتر میشود و مسئولان باید نسبت به این شرایط نگران باشند زیرا رشد نقدینگی بدون پشتوانه در بازار سرمایه و بی ارتباط با متغیرهای اثرگذار اقتصادی، اشتباه بسیار فاجعه آوری در اقتصاد کشور است.
می توان پیش بینی کرد که با شروع ریزش شاخص در آینده، صف فروش بدون هیچ تاملی تشکیل شود زیرا این فروشندگان، خریداران با قیمتهای بسیار پایین هستند.
در صورت ریزش این بازار، اعتماد مردم از سرمایه گذاری در این بازار کم شده و یکی از راه های تامین مالی تولید که مستقیما میتواند نقدینگی را به تولید منجر کند، از بین میرود.
برای جلوگیری از ایجاد بحران، باید هم برای طرف عرضه و هم برای طرف تقاضا اقداماتی صورت پذیرد تا بازار بورس بتواند بدون مشکل به مسیر خود ادامه دهد.
به اعتقاد من بازار باید آهستهتر به روند افزایشی خود ادامه دهد زیرا این روند افزایشی اگر با شتاب صورت گیرد نتیجه خوشایندی در بر نخواهد داشت و رشد این چنینی در بازار سرمایه به صلاح اقتصاد کشور نیست و میتواند مشکلاتی را برای کشور به وجود آورد.
نویسنده یادداشت: امیر حسین عطایی – کارشناس اقتصادی